هوای تو

ساخت وبلاگ
حس خوبیست در آغوش خودت پیر شوماینکه یک عمر به دستان تو زنجیر شومآسمانم شوی و تا به سرم زد بپرمبا نگاه پر از احساس تو زنجیر شومحس خوبیست نفس های تو را لمس کنمآنقدر سیر ببوسم...نکند سیر شوم؟!درد اگر از تو به اعماق وجودم برسدحاضرم دم نزنم تا که زمینگیر شوماولین تار سفید سر من را دیدیحس خوبیست در آغوش خودت پیر شومبرچسب‌ها: صنم نافع هوای تو...
ما را در سایت هوای تو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 40 تاريخ : جمعه 18 اسفند 1402 ساعت: 15:38

از من گرفتی خلوت بکر جهانت رامی خواستم مهتاب باشم آسمانت رامی شد اگر می خواستی مانند تن پوشیدور تن ام محکم بپیچی بازوانت راهم دوست دارم غرق عشقی آتشین باشیهم تشنه ام نفرین کنم همبسترانت راتنها شرابت را بنوش و دلربایی کنبی من ننوش اما تو جام شوکرانت رابوسیدن تو آرزویی غیر ممکن نیست...من می رسانم بر لبم یک روز جانت را ...برچسب‌ها: مهتاب یغما هوای تو...
ما را در سایت هوای تو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 37 تاريخ : جمعه 18 اسفند 1402 ساعت: 15:38

قبـل از ايــن هـا بــــراي باريــدن در دل مــن هــــواي خــوبي بودبـغـض هـا بهــانـه بـــودند و گــريـه هـــم آشنــاي خــوبي بودتــو كــه بـودي ستاره ها هر شب توي چشم تو مي درخشيـدندآسمــانـت مــرا بغــل مـي كــرد ... وَ خدا هـم خداي خـوبي بوددست هامان به هم گره مي خورد ، شعـرهايت مرا تكان مي دادو بـــراي حفـاظت از شعــرت سينـه ي من چـه جـاي خــوبي بودعطــر گــل هاي چـــادرت هر روز در نفس هاي كــوچه مي پيچيدروز هايي كه با تـــو سر مي شد خوب من ! روز هاي خــوبي بودناگـهـــان قلبــم از تپـــش افتـــاد يك فـــرشتـــه گــرفت دستم رادست هــايي مـــرا ربــود از تـو ، مـــرگ ... آدم ربـاي خــوبي بودگيـــج و مبهـــوت رفتنـم بــودي با همـــــان چشــم هاي خرماييچشم خيس ات سياه پوشم شد ، چه عزايي ، عزاي خـوبي بودتــازه آبــاد رشت غـــوغـايي است ، بــاز بـــوي گلاب مــي آيددختــــري كـه مـدام مـي گــــويد : پســـر بـــا وفـــاي خــوبي بود( تازه آباد نام یکی از قبرستان های معروف رشت است) برچسب‌ها: رضا نیکوکار هوای تو...
ما را در سایت هوای تو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 44 تاريخ : جمعه 18 اسفند 1402 ساعت: 15:38

زُل بزن خوب به عکسم چه در آن می بینی ؟ من به تصویر در این قاب شباهت دارم ؟ مثل یک مرده ام وُ توی خودم دفن شدم وَ به این مقبره ی سرد رضایت دارم سالها دور شدم از وطنِ مشرقی ام رفته ام سمت غروبی که دلش خونین است... شده ام خانه به دوش وُ شبم از درد پُر است گوشه ی کشورِ اوهام اقامت دارم سعی کن منصرف از ماندن ِ بی عشق شوی راه پُر کردن این فاصله ها مسدود است من به افسرگی مزمن وُ داروهایم بیشتر از تو و بوسیدنت عادت دارم !از زوایای تعفّن به تنم دست بزن دستمالی که لبِ تخت زمین افتاده !حالتِ گُنگ وَ مرموز، درون چشمم بعد از امشب که به تو قصد ِخیانت دارم سعی کن قیدِ لب یخ زده ام را بزنی بوسه ای سرد برای شبمان کافی نیست با هزاران نفر از جنسِ تو چون خوابیدم توی نزدیکیِ بی عشق مهارت دارم !حبس کن ذهن مرا در دل تاریکی ها مثل زنجیر شو در بی کسی زندانم علتِ بستن پاهام به دستان خودم حسّ خوبیست که نسبت به اسارت دارم لُخت کن شهوت بی رحم خیالاتِ مرا لُخت شو تا که مرا لای لجن غسل دهی من همان فاحشه ی کوچکِ قدیسه نمامکه فقط توی غزلهام جسارت دارم برچسب‌ها: صنم نافع هوای تو...
ما را در سایت هوای تو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 24 تاريخ : شنبه 28 بهمن 1402 ساعت: 13:43

توی آغوشت که بودم لحظه ها بی وزن بود کودکانه ، از نگاهت آسمان می خواستمخواب می رفتم کنارت با تمام ترسهام از تو در کابوس هایم قهرمان می خواستم !روزها آرام از تقویم من رد می شدند بوسه می زد عشق بر سلولهای مرده ام سرنوشتم را درون قصه ها و شعرهافارغ از ابعاد بی رحم زمان می خواستملحن مرموز خدا در عشق بازی هایمانروح عریان مرا در اختیارت می گذاشتمی شدی نزدیک وُ من از شدّت دلضربه هاداشتم می مردم ، از چشمت امان می خواستمآه ای ويرانه ی باغ تخیّل های منای نگاهت یاس غمناک و غريب آسمانمن تو را در ابتدای درک هستی ِ زمینبا همین دستان سرد و ناتوان می خواستم *خوب می فهمم تو را ، این گریه هایم شاهد استدوستت دارم ولی باید فراموشت کنممی سپارم بار غمها را به آغوش خدااو که می داند کسی را آنچنان می خواستمبرچسب‌ها: صنم نافع هوای تو...
ما را در سایت هوای تو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 25 تاريخ : شنبه 28 بهمن 1402 ساعت: 13:43

درد دارد همیشه دل کندن، درد دارد تمام پایان هاگم شدن در مسیر تنهایی،گریه کردن به حال باران هاعشق با روح من گلاویزست، شهر تا بی نهایت افسردهمن چه کردم که باید اینگونه، له شوم از هجوم تاوان هاآه ای سرگذشت غمگینم، آه ای انتهای رویاهازخمهایی زدی که می ترسم، از تو و از تمام انسانهااز دل خاطرات وهم آلود، نکند که دوباره برگردیاتفاقی ببینمت یک روز، باز هم در همین خیابانهاآخرین لحظه های عمرت را، نکند که به یاد من باشیجان بگیرم دوباره در ذهنت، در میان عذاب وجدان هادردها می کشم، نمی میرم ،فال می گیرم و تو می آییوحشتی از نگاهت افتاده، توی قلب تمام فنجانهابرچسب‌ها: صنم نافع هوای تو...
ما را در سایت هوای تو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 30 تاريخ : شنبه 28 بهمن 1402 ساعت: 13:43

وقتی که ترکم می کنی ، یک عمر در جا می زنم روی تمام شیشه ها ، شبها مقّوا می زنم وقتی کنارم نیستی ، بیزارم از خورشید و ماه ترکیبی از خاکستری ، بر بوم ِ فردا می زنم چشمان ِ بی آرایشم ، بعد از تو صادق نیستند جای خودم ، آیینه را ، وقت تماشا می زنم ! مایوس و بی انگیزه در هر شعر دفنت می کنم روبانِ مشکی گوشه ی سینی ِ خرما می زنم گاهی تظاهر می کنم ، دارم خودم را می کُشم قرص ِ مُسکِّن می خورم ... اصلا رگم را می زنم! آنقدر شاعر می شوم تا مادرم عاصی شود آتش به قلبِ خسته و حسّاسِ بابا می زنم وقتی که ترکم می کنی، من ترکِ دنیا می کنم یا در خودت غرقم بکن ، یا دل به دریا می زنم ! برچسب‌ها: صنم نافع هوای تو...
ما را در سایت هوای تو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 32 تاريخ : يکشنبه 24 دی 1402 ساعت: 13:20

غم پرورم ، خورشید من بارانی ام کن درگیرِ احساسات خیس وُ آنی ام کن حتی اگر رویات مشکل ساز باشد ...در تنگنای این غزل زندانی ام کن تا بوسه ات از یاد لبهایم نرفته ستدعوت به حالات بد وُ شیطانی ام کن در فیلم ها "فردین " بمان تا "فتنه" باشم منفی ترین شخصیتِ ایرانی ام کن دردم فقط اینست که "با تو بمانم "!ای انتهای دردها ... قربانی ام کن وقتی وبالم گردنِ شعر تو افتاد راحت به شهر گرگها ارزانی ام کن با اینکه زنها مظهر جهل و گناهند ...فکری به حال جنبه ی انسانی ام کن !برچسب‌ها: صنم نافع هوای تو...
ما را در سایت هوای تو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 35 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1402 ساعت: 16:31

وقتی نگاهت با نگاهم روی هم می ریخت انگار شعری تازه از قلب ِ قلم می ریخت می آمدم سمتت که حرفم را بگویم، حیف!قلبم درون ِ سینه با هر یک قدم می ریخت می رفتی و پشت سرت دستان تبدارم ارزن به نذرِ عشق در صحن حَرم می ریخت هرشب خرابت می شدم ، بد مست بودم چون :پِلکت درون ِ پِیک ِ من احساس، کم می ریخت اما خدا بی پرده با من رو برو می شد اکسیرِ رویای تو را توی تنم می ریخت اسطوره ی دنیای من بودی و در خوابم تصویر موهومت درون جام جم می ریخت ! تصویر موهومت مرا آشفته تر می کرد از روی دیوارِ اتاقم گَردِ غم می ریخت تا می شکستم دستِ تو اعجازها می کرد در بتکده با حوصله طرح ِ "صنم "می ریخت وقتی مرا می ساختی پیکر تراشانه -از روی لبهایم به نامِ تو قسم می ریخت !برچسب‌ها: صنم نافع هوای تو...
ما را در سایت هوای تو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 32 تاريخ : يکشنبه 10 دی 1402 ساعت: 16:31

لبت را دیدم'>دیدم و دیدم که ساغر راست می گوید تنت رادیدم و گفتم : صنوبر راست می گویدگل پیراهنت را هر که بو کرده است می داند هل و آویشن و نعنا و شبدر راست می گویدهوای خانه را گیسوی خیست می کند ، خوشبوگلاب و مشک و عود و عطر و عنبر راست می گویدچه تندیس قشنگی میشود وقتی که می خندیصدف ، الماس ، مروارید ، مرمر راست می گویدنیازی نیست انگشت ظریفت را ، به انگشترعقیق و یشم و یاقوت و در و زر راست می گویدمیان غنچه های باغ ، صحبت بر سر این است که باد از بوی آن زلف معطر ، راست می گویددل و دین بردی از مردم ، ولی از ترس رسواییمسلمان می کند حاشا و ، کافر راست می گویدچه زیبا بود آزادی و من باور نمی کردمقفس را دیدم و گفتم : کبوتر راست می گویدبرچسب‌ها: ستار روهنده هوای تو...
ما را در سایت هوای تو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 67 تاريخ : دوشنبه 28 فروردين 1402 ساعت: 2:43

بهار ثانیه ثانیه می آید…و اینجا کسی هست کهبه اندازه شکوفه های بهاریبرایت آرزوهای خوب دارد…به رسم اسفند و آخر سالمن هم دل تکانی میکنمهمه چیز را کنار می گذارمبه جز تو…میخواهم یادت تا همیشهکنج دلم باقی بماند!برچسب‌ها: احساسی هوای تو...
ما را در سایت هوای تو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9havayeto9586d بازدید : 85 تاريخ : يکشنبه 6 فروردين 1402 ساعت: 15:27